به نام خدا سلام خیلی مودبانه کاری که پیشنهاد داده بود رو رد کردم. امروز می خواستم به خاله زنگ بزنم، اشتباهی دستم خورد رو دکمه ای که نباید و . . سریع قطع کردم. دو دقیقه اومدم این ور چایی بخورم، دیدم زنگ زده. و همون دقیقه هم خاله زنگ زد و با مامان نشستند حرف زدند. محور صحبت ها این روزا حول معصومه هست. خواستگارش ویژگی های خوب زیاد داره. تنها مشکلش اینه نظامیه. من تا یادم میاد، هر کی پاش رو گذاشته تو این خونه، نظامی بوده. منبع
درباره این سایت